نوبت ما
با تو ای مرد دل پنجره وا خواهد شد
درد این حادثه مانده دوا خواهد شد
خسته شد قافله از رنج در این دشت کویر
می رسی مرهم تو اصل دوا خواهد شد
چشم بیدار تو همراه دل آینه هاست
گل لبخند تو آئینه نما خواهد شد
از تو پاینده شود حرمت گلها در باغ
از تو دین گل و پروانه ادا خواهد شد
سالها شانه ما منت زنجیر کشید
((یاعلی)) مرد خدا نوبت ما خواهد شد
باز هم باز تو تکبیر بگو تا برویم
هروله با دم سعیی که صفا خواهد شد