سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سزاوارترین مردم به خدمت، دانشمند است . [عیسی علیه السلام]

آن سوی آسمان

تابلو های خطر

یه روز وقتی دست رو پیشونیم گذاشتم دیدم خیلی داغه ....... داغ داغ .........

از جیز داغیش دلم آتیش گرفت ..... فرصت خوبی شد .... تلنگری به خودم زدم که:

.......های رفیق چته؟ چیکار می کنی ؟ می دونی چه بلائی داری سرت خراب شدت میاری؟ .

و ... این می شه عقده ای که فکر کنم ...  به خودم برگردم .......

وقتی فکر می کنم می بینم هرجاکه ضربه ای خوردم و بلائی سرم اومده ... قبلش اسب خیالم چموشی کرده و راهی رو رفتم که نباید می رفتم

کاری رو کردم که نباست می کردم و یا لقمه قلمبه ای رو که ............

چی خوب می گن که دنیا دار مکافاته ......چوب خدا صدا نداره   ..........

 قربون خدا برم با این همه خوبی هاش .........

هر غلطی که می کنیم یه گوشمالی کوچولو برا یادآوری هدیمون می کنه ............

یه کمی اشکمونو در میاره و عقده رو تو گلومون میندازه تا شاید احسن الموجودات !!!!! پندی بگیره و خطاها شو جبران کنه و...

ولی افسوس که ما خیلی وقتا حتی نمی فهمیم که از کجا خوردیم .....

کاش می شد که این تابلو های نامرئی خطررو جدی بگیریم و از خط قرمز انسانیتمون گذر نکنیم و.....

کاش می شد که داغ های دلامون سر در میاوردن و داد می زدن آ......ی...... انسان ..............

این ره که تو می روی به ترکستان است .




رضا خوشحال ::: سه شنبه 86/7/3::: ساعت 3:43 عصر

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 20


بازدید دیروز: 1


کل بازدید :12825
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
>>لینک دوستان<<
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<